بسم الله الرحمن الرحیم-نگرشی به اندیشه های فلیسوف شهرت یافتهمراکشی جناب اقای محمد عابد الجابری- نظریات شخصی است- قبلاز ورد به بحث مقدمتا مقاله ای که جناب" سنوجا هگاسی:که درسایت :" قنطره:" متعلق به رادیو وتلویزیون المان است وسپس مقاله از شاگرد مراکشی ایشانکه نویسنده مشهورمراکشی میباشد که درسایت دانشگاه تکزاس امریکا نوشته شده است انشا الله ترجمه میکنم که هم ایشان وهم غرب رابخوبی بشناسید-عنوان-اقای محمدعابد جابری بدون شک یکی از مهمترین روشنفکران معاصر عرب هست- اثار ایشان براین موضوع کانون داده شده استکه افول طلائی جهان اسلام وجستجو کردن هویت عرب درجهان مدرنیتی- توسط سونجا هگاسی که این فلیسوف مراکشی را معرفی میکند- این فلیسوف مراکشی توجه ذهنی خوداش را به تحلیل بنیادی از فرهنگ عرب وانتقاد از سنتهای طلائی معطوف ساخت- اغازکار ایشان بایان سئوال شروع میشود دلائل اعتبارو درستی درجامعه اسلامی- عربی چیست اضافه نم که درمقاله بعدی ایشان سئوالات متعددی را برای شروع کار خویش مطرح ساخته است وچه کسی تعین کننده سرنوشت تاریخ مسلمانان است؟ وچه کسی شایستگی دریافت و حقوق زنان از متن اسلامی میباشد؟ وانشااللهبحث کشاف ایشان را دراینمورد موردبحث قرارخواهم داد- وچه نوع ساختار وابداعات اجتماعی دارای اجازت میباشد وباکدام معیارهای قابل قبول؟ این همه موضوعات نشان از وجود یک سری مشکلات .اختلافات مهم است که منتهی به به قدرت قضاوت شخصی میشود- اقای الجابری دارای این دیدگاه استکه تغیراتیکه توسط مدرنیتی درجهان اسلام بوجود امده است درنهایت به تغیر بنیادی درشناخت اسلام منتهی شده است – اسلام مراکش اختلاف ماهوی با اسلام در مالزی دارد وهمینطور اختلاف ماهوی بااسلام مشهور به اسلام سیاهپوستان در امریکا دارد-هنوز دراین مرحله دیدگاه جابری درمواجهه ومقابله با مقاومت جهان عرب است که خودرا افرادی که شامل عضو نگهبانان راستین ومحافظین ابدی حقیقت میدانند که فقط شامل اسلام میشود-عنوان تختطه کردن تفکرات عربی- جدال وبحثی که ایشان انرامواج کرد مرکز ثقل ان برروی فرد وتفسیرهای عقلانیاز کتاب مقدس است ایشان کتاب مقدس را از الگوهای تفسیری که بر پایه تفاسیر قرن هشتم بود ازاد کرد وتشویق زیادی نمود که هرکس توانائی خوداش را درتفسیر کردن بامعیارهائی که شخصا تجربه کرده است ویابدست اورده است انجام دهد-درچهار جلد اثر ایشان بنام- نقدوانتقاد از تعقل عربی- الجابریدست به تحلیل روشهای علمی باتعین مرزهای ان برای تفکر کردن که هسته اندیشه ایشان توجه دقیق به علت شکست جریان مدرنیزیشن درجهان عرب است-در اثرانتقادعصری به فلسفه عرب- اسلامی- الجابری این نظریه را که که افکارعمده فلسفی عرب درجهت واردات مدرنیسم است که مخالف با سنت های عرب وبنیادگرائی عرب است زیرا ان سنت ها میتواند دوباره سازمان یابددر یک تصویر امروزی که ایدهال های گذشته را دربرگرفته باشد که در جلد اول کتابش که درسال 1984 به چاب رسیدبیان کرده است-اقای الجابری درتحت عنوان انتقاداز تعقل عرب- یک سری مقالات وانتشارات که دربر گیرنده عنوان معرف جامعه شناسی بحران ورنسانسدرجامعه عرب که صدها سال گذشته تا امروز مداوم تکرار شده است نگاشته اند- وبروی بعضی عنوانها که سازنده علم هستند وچگونه تبدیل به علم میشوند سیر کردهاند وبه ایشان فرصت دادکه تحقیقاتی در زمینه دستور زبان عربی- قوانین شرع- علوم الهیات- عرفان-علوم فصاحت وبلاغت وفلسفه کارکنند به نظر ایشان این علوم از یک ساختمان ومتد روش تحقیقاتی تولید علم میکنند- ایشان ادعا میکنند روش اصلی متد وروش دراین علوم روش استقرائی است که دربیشتر علوم جهان اسلام- عرب پوشش داده است البته من بایداضافه کنم که درجای دیگر نظرایشان این است استقرا سرنجام دربر گیرنده قیاس هم میشودکه پایه این مطلب ازعلم فقه سر چشمه میگرید که به علوم دیگر نیز سرایت کرده است-ادامه دارد